معنی کشیدن نزدیک شدن (به)، باعث شدن، متصل شدن، عهده کسی برات ,, معنی کشیدن نزدیک شدن (به)، باعث شدن، متصل شدن، عهده کسی برات پ, معنی ladbj jxbdl abj (fi)، fاue abj، kتwg abj، uibi lsd fch ,, معنی اصطلاح کشیدن نزدیک شدن (به)، باعث شدن، متصل شدن، عهده کسی برات ,, معادل کشیدن نزدیک شدن (به)، باعث شدن، متصل شدن، عهده کسی برات ,, کشیدن نزدیک شدن (به)، باعث شدن، متصل شدن، عهده کسی برات , چی میشه؟, کشیدن نزدیک شدن (به)، باعث شدن، متصل شدن، عهده کسی برات , یعنی چی؟, کشیدن نزدیک شدن (به)، باعث شدن، متصل شدن، عهده کسی برات , synonym, کشیدن نزدیک شدن (به)، باعث شدن، متصل شدن، عهده کسی برات , definition,